رشد فزایندهی مسجد سازي در غرب در دل سران نظام لیبرالی دلهره و ترس ایجاد کرده است.
به گزارش پایگاه خبری فرجام به نقل از فرهنگ نیوز، حضور مسلمانان با استفاده از ابزارهاي نوين در غرب سبب گرديده آمار روبه رشد عجيبي نسبت به پذيرش اسلام و تغيير دين به اسلام در غرب ثبت گردد به طوري كه در گزارش يك هفته نامه اسپانيايي ساخت مساجد و راه اندازي آن به شدت رو به رشد بوده و تعداد كليساهاي كاتوليك كاهش چشمگيري را در برداشت . بر اساس اين گزارش كه در هفته نامهی آليا درج گرديد تعداد مساجد فرانسه با كشور مسلمان نشين تركيه برابري پيدا نموده و عدد 1500 را در برداشته است . به تعبير ديگر فرانسه بزرگترین اقليت نشين مسلمان را در خود جاي داده است . (1) اینها بخشي از تمكين خبري به نفوذ اسلام در غرب اشاره دارد . حادثه اي كه در آينده نزديك جمعيت 30 ميليوني مسلمان اروپا(2) را با رشد باور نكردني افزايش داده و به عنوان دومين دين پس از مسيحيت در اروپا شناخته خواهد شد .
حضور مسلمانان و نيز استفاده آنان از تبليغات رسانه اي توانست پديده اي را در جهان غرب ايجاد كند كه با عبارت «گنج مفقود شدهی هويت انساني» شناخته شد. گنجي كه نيازهاي مادي و معنوي حقيقي انسان را بر اساس همسویی با خلقت انسان برآورده و درماني براي دردهاي نامشخص روحي و رواني او گرديد . تبليغ چهره به چهره، حفظ انسجام دروني، پاسخ كامل به شبهات مطروحه، نشان دادن وجههی اصلي دين اسلام به عنوان دين رحمت، مقابله با ظلم پذيري و ظالم نبودن و… راهكارهايي بود كه رشد اسلام را به شدت در جهان بي هويت غرب افزايش داد و هويتي دوباره ايجاد نمود.
بر همین اساس نظام سلطه متوجه سنگري گرديد كه اين تفكر در آن به بيرون انتقال داده میشود و بر آن شد با تمام قوا به تخريب آن دست بزند . رفتاري كه در اسلام هراسي، تروريست نشان دادن جريانات اسلامي، تبليغ اسلام آمريكايي و سكولار، بي هويت سازي فرزندان مسلمين به عينه مشخصهی آن بوده و سرانجام عدم مجوز به فعالیتهای ديني و ساخت مسجد به ضمیمهی اين رفتارها در آمد. رفتاري كه در تعبير رهبري به آن اين چنين اشاره میشود : « نمونه تبلیغات غرب، در جنایت اخیر در یک کشور اروپای شمالی است که از همان ساعات اول تلاش میکنند انگشت اتهام را به سوی مسلمانان نشانه روند که این موضوع بیانگر خباثت و دروغ بودن تبلیغات غربیها است. »(3)
اين رفتار ناجوانمردانه غرب در مقابل رفتار مسلمين كه هميشه به مسيحيان و ديگر اديان ابراهيمي احترام گذاشتهاند، درسي را به انسان میفهماند كه هيچ گاه نبايد در برابر امپرياليسم غرب به همان رفتار مشمئز كننده تمسك جست و همسو با او از هر اقدام شنیعی استفاده نمود . رحمت و خوش رفتاري به عنوان يك الگو در دستورالعمل تبليغي دين اسلام جاي گرفته است . بر همین اساس خداي متعال در قرآن مجيد به پيامبر اسلام سلام الله عليه و آله مي فرمايد : « فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ »(4)كلامي كه با تمسك به آن میتواند معادلات استكبار و نظام سرمايه داري را بهم ريخت .
اما آنچه كه مهم است چرا غرب با اسلام چنين سر ستيز دارد ؟ رفتاري كه در منع تحصيل دختران مسلمان محجبه در كشورهاي غربي همچون فرانسه، بد رفتاري و خشونت نژادپرستانه ( نئو نازي ) عليه مسلمين و… به شدت از سوي دولتمردان پيگيري شده و هیچ گاه در برابر برهنه گري، اسلام هراسي و آتش زدن قرآن و توهين به مقدسات موضع گيري نمینماید و در صورت اعتراض هر فردي آن را مخالف آزادي تن و بيان بر میشمرند . رفتار تناقض گويانه اي كه نمیتوان فهميد كه آيا آزادي وجود دارد يا نه ؟ و اگر هست منظور چه نوع آزادي است ….
اما آنچه كه مهم است رشد فزایندهی مسجد سازي در غرب است به طور مثال میتوان به ساخت بيش از 140 مسجد در آلمان ظرف 10 سال اشاره كرد(5) كه ترس عجيبي را در دل سران نظام ليبرال سرمايه داري ايجاد نمود . وحشتي كه سرانجام آنان را مجبور ساخت تا با وضع قوانين مربوطه در كشورهاي خود (همچون ايتاليا) به مقابله با اين پدیدهی مبارك روي بياورند . اما اين ترس از چيست ؟
رهبر معظم انقلاب در مورد اين پرسش اين چنين بيان میفرماید: « آنچه كه برای استكبار مهم است، «اسلام» است. میخواهند اسلام را بزنند؛ این را همه باید بفهمیم. برای آنها شیعه و سنی فرق نمیكند. هر ملتی، هر جمعیتی، هر شخصیتی كه تمسكش به اسلام بیشتر باشد، آنها از او احساس خطر میكنند؛ حق هم دارند. واقعاً اسلام برای اهداف و مقاصد سیطرهجویانهی استكبار خطر است؛ برای ملتهای غیر مسلمان، نه؛ هیچ خطری نیست. آنها عكسِ این را تبلیغ میكنند. …..علیه ادیان دیگر است! اینطور نیست. اسلام علیه ادیان دیگر نیست. …. اسلام دین رأفت است، دین رحمت است؛ رحمةً للعالمین است. اسلام به مسیحیت میگوید: «تعالوا الی كلمة سواء بیننا و بینكم». مشتركات را با آنها مورد ملاحظه قرار میدهد. اسلام علیه ملتهای دیگر نیست، علیه ادیان دیگر نیست؛ علیه زور است، علیه ظلم است، علیه استكبار است، علیه سیطرهجوئی است. سیطرهجویان و ظالمان و مستكبران این حقیقت را به عكس در دنیا وانمود میكنند. آنها از همهی امكانات هم استفاده میكنند؛ …. برای اینكه عكسِ این را تبلیغ كنند و به دنیا نشان بدهند.»(6)
پاسخي كه دربردارنده روحيه اسلام گرايي ناب محمدي است و مخالفت با آن انسان را در ورطهی نظام باطل قرار میدهند . هرچند ظاهراً و با رفتار مسلمين يكي شود . اين روحيه آنقدر توانست به قدرت برسد كه در مورد محاصره غزه و نبرد رمضان، آنچنان فشاري بر افكار عمومي جهان وارد كند كه پايه هاي تبليغاتي غرب را بلرزاند و تمامي مسئولان صهيونيستي را وادار به پذيرش شكست رسانه اي و نظامي نمايند